power plant ●●●●○


تلفظ آنلاینESL vocabulary CEFR |B1|

ˈpower plant noun [countable]

نیروگاه برق
دستگاه مولد نیرو، موتور برق، کارخانه برق، نیروی محرکه هواپیما و اتومبیل، دستگاه تولید نیرو، محرکه وسیله نقلیه، علوم مهندسی: تاسیسات جریان قوی، عمران: مرکز تولید نیرو، شیمی: نیروگاه، علوم هوایی: پیش راننده، علوم نظامی: نیروگاه موتور، مولد نیرو
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر
ˈpower plant noun [countable]

1. a building where electricity is produced to supply a large area Synonym : power station

2. the machine or engine that supplies power to a factory, plane, car etc

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 18.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed.

TahlilGaran : دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی power plant ) | علیرضا معتمد , دیکشنری تحلیلگران , وب اپلیکیشن , تحلیلگران , دیکشنری , آنلاین , آیفون , IOS , آموزش مجازی 4.75 : 2148
4.75دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی power plant )
دیکشنری تحلیلگران (وب اپلیکیشن، ویژه کاربران آیفون، IOS) | دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی power plant ) | موسس و مدیر مسئول :